سلامت نیوز: تهران حدود 10 میلیون نفر را در خود جای داده است كه هر كدام از این افراد از اولین ساعات روز تا پایان شب طبق برنامه ریزی هایی كه دارند مشغول به انجام آنها هستند اما در گوشه ای از این شهر،مردانی هم هستند كه سال هاست روزها و شب های متفاوتی دارند. مردانی كه روی صندلی چرخدار نشسته اند،همان هایی كه مقابل دشمن ایستاده بودندبا آنكه سال هاست از جنگ می گذرد اما امروز آنها با سكوت خود روی تخت های آسایشگاه خوابیده اند و همچنان پس از گذشت سالیان دراز از رشادت هایشان، منتظر حداقل امكانات در برخی آسایشگاه ها هستند. به گفته برخی از جانبازان مسئولان حتی حداقل امكانات را هم برای آنان فراهم نمی كنند.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون نوشت: وقتی از خروجی متروی تجریش بیرون آمدم،سوار تاكسی نیاوران شدم و از راننده آدرس آسایشگاهی که در شمال تهران است را پرسیدم،راننده گویی بلند بلند با خود در زمینه معمایی كه برایش طرح كردهام فكر میكند، گفت:«آسایشگااااا هه !!!.....» فكرش را بكنید، سال ها راننده خط تجریش-نیاوران است اما از وجود چنین آسایشگاهی اطلاعی ندارد!!بالاخره به جلوی در آسایشگاه رسیدم.وقتی از در ورودی آسایشگاه جانبازان واقع در نیاوران وارد شدم،این آسایشگاه توسط آسمانخراشهای شیكی محصور شده بود. وارد ساختمان آسایشگاه که شدم احساس كردم وارد مخروبهای بازمانده از رژیم شاه شده ام.
پرستارهایی كه تخصص ندارند
پس از هماهنگیهای معمول با مسئولان آسایشگاه به گفت وگو با برخی از جانبازان حاضر در آسایشگاه می نشینم. مهدی گلستانی یكی از جانبازانی است که روی صندلی چرخدار سال هاست زندگی می كند. او در رشته حقوق بینالملل درس می خواند و به دلیل اینكه در فصل امتحانات قرار داریم از ساری به عنوان مهمان در این آسایشگاه حضور یافته كه نكاتی را با آرامش بازگو می كند: «حدود 33 سال پیش هم در این آسایشگاه بودم و از نظر امكانات و نظافت عالی بود. زمانی این آسایشگاه برای خودش كاخی بود اما اكنون به مخروبه تبدیل شده و كسی هم خودش را مسئول رسیدگی به این آسایشگاه نمی داند!»
وی می گوید: پرستارهای آسایشگاه باید به جهت رسیدگی جانبازان دارای برنامه وتخصص خاصی باشند، به عنوان مثال صبح به صبح ملحفهها را مرتب تعویض كنند، جانبازهایی كه نیاز به پانسمان دارند را پانسمان كنند و خیلی چیزهای دیگر! اما پرستارهای این آسایشگاه می گویند هر موقع شما زنگ بزنید ما به شما رسیدگی میكنیم در صورتی كه شرایط نگهداری و زندگی ما خیلی خیلی خاص است. به عنوان مثال ممكن است پرستاری پانسمان جانبازی را عوض كند و بعد از 15 دقیقه باید دستشویی برود، یعنی پرستار باید همیشه در كنار جانباز حضور داشته باشد و به موقع به درخواست جانباز رسیدگی كند.
این جانباز با بیان اینكه مسئولان این آسایشگاه كنترل و نظارتی روی نحوه رسیدگی پرستاران به جانبازان ندارند اظهار می دارد: از طرفی پرستارانی كه در این آسایشگاه مشغول به كار ند، تخصصی در امور توانبخشی ندارند ومسئولان مربوطه نیز برای اینكه حقوق كمتری به آنها بدهند از افراد با تحصیلات دیپلم استفاده می كنند. بنابراین كادر پرستاری غیرحرفه ای هستند. پرستار باید نحوه برخورد با جانباز را آگاه باشد، باید دروس تخصصی در زمینه روانشناسی را گذرانده باشد تا در صورتی كه جانباز در برابر او برخوردی تند داشت، بتواند رفتار او را تحلیل و مطابق تحلیلش با او رفتار كند.» وی در خصوص موضوع دیگری شروع به صحبت می كند:«جانبازانی كه در این آسایشگاه هستند ممكن است بدن شان دارای زخم یا شیمیایی باشد، در این شرایط باید در محیطی كاملا ایزوله نگهداری شوند كه دچار عفونت نشوند، درصورتی كه اتاق ها به خوبی نظافت نمیشوند. اگر به بیرون و داخل یخچال هر اتاق نگاه كنید كاملا به نبود بهداشت در این اتاقها پی خواهید برد.البته نبود نظافت مختص لوازم اتاق نیست بلكه حمام و دستشویی این آسایشگاه به شدت كثیف بوده و اصلا نظافت نمی شوند.حمام ها دوش ندارند و جانبازی كه می خواهد حمام برود باید از اتاق خود خارج شود تا به حمام برسدو با توجه به اینكه در فصل زمستان هستیم این فاصله حمام تا اتاق ممكن است باعث سرماخوردگی او شود.»
وی در ادامه تصریح می كند:«این آسایشگاه در منطقه مناسبی قرار دارد بنابراین مدیر توانبخشی میتواند بهرهبرداریمالی از توانبخشی داشته تا بتوانند خودگردان شوند. اما مسئولان بنیاد شهید به مدیر اجازه چنین كاری را نمی دهند و فقط منتظرند كه تعداد جانبازان كاسته شود تا این زمین را بفروشند و به پول برسند.»
دوری مسكن و توانبخشی كم اثر
آقای جمالی یكی دیگر از جانبازان آسایشگاه است كه روی صندلی چرخدار می نشیند و با 47 سال سن با لبخند به استقبال من می آید. تولد حضورش در این مركز توانبخشی به سال 65 باز می گردد و گاهی اوقات برای انجام برخی درمانهای خاص به خانه مراجعه میكند. او درباره برخی مشكلاتی كه این آسایشگاه توانبخشی دارد می گوید:«محل سكونتم در شهرك المپیك است و این در شرایطی است كه اگر نزدیك توانبخشی سكونت داشته باشم، می توانم استفاده بهتری از امكانات ناچیز این توانبخشی کنم.» او تاكید میكند:«بسیاری از افرادی كه برای ملاقات به اینجا می آیند، معتقدند كه امكانات مناسبی در اختیار ماست، این درحالی است كه از نظر بهداشتی رسیدگی مناسبی نمی كنند، فاصله دستشویی و حمام تا اتاق زیاد است كه باید تمام این امكانات در داخل هر اتاق جانباز تعبیه شود.»
در بیرون از ساختمان اصلی اتاقی است كه مربوط به اتاق مهمان است اما جانبازان اعصاب و روان در آن روزگارمی گذرانند. یكی دیگر از این جانبازان آقای پاشایی، جانباز شیمیایی با دردهای بیشمارش كه با جراحتهای جنگی دست و پنجه نرم می كند، در این اتاق بستری شده است و به دلیل اینكه افراد دیگر در این اتاق سیگار می كشند اصلا توانایی صحبت ندارد و در ساعات مختلف شبانه روز دچار كمبود نفس می شود، به طوری كه برای او از دستگاه اكسیژن استفاده می كنند.
پرستار او می گوید:«محیط این اتاق برای ایشان اصلا مناسب نیست چرا كه برخی از افراد در محیط اتاق سیگار می كشند كه برای ایشان سم است و حتما باید ایشان در فضای ایزوله حضور داشته باشد كه تجهیزات بهداشتی و درمانی برایش مهیا شود و همانطور كه می بینید هیچ یك از این وسائل درمانی به غیر از كپسول اكسیژن وجود ندارد.»
این بخشی از صحبت ها و درد دل های جانبازان یك مركز و آسایشگاه توانبخشی جانبازان در شمال تهران بود. زمانی كه این توانبخشی را با دیگر توانبخشیهای سطح شهر مقایسه می كنم، این مركز مزایای چندان مناسبی برای جانبازان در اختیار آنها قرار نمی دهد.با اینکه اکنون قریب به سه دهه از پایان جنگ تحمیلی می گذرد ، عدهای هنوز نتوانستهاند آنطور که باید از امکانات و خدمات بهداشتی و درمانی که حق آنهاست، بهره مند شوند. در این میان البته باید مشکلات جانبازان شیمیایی و اعصاب و روان را هم که به مرور زمان بیماریشان تشدید میشود، به گرانی درمان و هزینه های بالای خدمات بیمارستانی اضافه کرد و سر آخر اینكه قدر این میراث های دفاع مقدس را بدانیم و تا نفس در بدن دارند، كاری برایشان بكنیم... .
نظر شما